در اين كتاب، داستاني از كشور ژاپن و وقايع پس از جنگ دوم جهاني درج شده است. كتاب، با هدف آشنايي مخاطب با موضع افكار عمومي در ژاپن پس از جنگ و شرايط زندگي مردم در آن دوره تدوين شده است. اين داستان، زندگي يك استاد نقّاشي و تلاشهاي وي براي حفظ انسجام و خوشبختي افراد خانوادهاش را روايت ميكند. «سنسه اونو» كه در زمان جنگ با هنر و صحبتهايش، هنرآموزان خويش و مردم عادي را به جنگ عليه متّفقين و دفاع از كشور ترغيب ميكرده است، پس از شكست ژاپن، او مورد خشم بسياري از هموطنان خويش كه در دوران جنگ آسيب فراوان ديدهاند، قرار گرفته و در اذهان عمومي به خيانت محكوم ميشود. با وجود اين، «سنسه اونو» خود را گناهكار نميپندارد و با صبوري و به اميد تغيير وضعيت، روزگار ميگذراند. هنگامي كه او متوجّه ميشود، شرايط كنونياش بر آيندة فرزند آخرش تأثير سوء داشته و اوضاع به بدبختي وي خواهد انجاميد، با شجاعت به اشتباه خويش اعتراف كرده و همه چيز را به نفع خود و خانوادهاش تغيير ميدهد. هنگامي كه «اونو» از آسايش تمام افراد خانواده مطمئن ميشود، به آرامي پيشرفت و تغيير وضعيت كشورش را به تماشا مينشيند.