پس از تاسيس ديوان دايمي حكميت بينالمللي در سال 1900 (به موجب يكي از عهدنامههاي كنفرانس اول صلح لاهه در سال 1899)، در جامعۀ ملل براي اولينبار، سازمان قضايي و دايمي و بالقوۀ جهاني به نام ديوان دايمي بينالملل دادگستري تاسيس شد. قصد بنيانگذاران ديوان اين بود كه دولتها به منظور حل و فصل اختلافاتشان به جاي رويكرد زور و توسل به جنگ يا حتي تقاص يا عمل متقابل، كه در واقع به گونهاي اغمال عدالت شخصي بود، به ديوان دايمي بينالمللي دادگستري به عنوان مرجع ثالث مراجعه نمايند. بنابراين وجود دادرسي بينالمللي از بروز وضعيت هرج و مرج مطلق در عرصۀ نظام بينالمللي جلوگيري مينمايد. در مجلد دوم از مجموعۀ «دادرسيهاي بينالمللي ديوان بينالمللي دادگستري» ضمن طرح و بررسي برخي از مسائل روز ديوان بينالمللي همانند فراواني دادگاههاي بينالمللي و چندپارگي حقوق بينالملل، ديوان و اصلاحات ملل متحد و عملكرد ديوان در آخرين پروندۀ ايران نزد آن (سكوهاي نفتي) و گزيدهاي از آراء تاريخي و با اهميت ديوان به همراه اسناد و كتابشناسي مربوط به اين ركن قضايي بينالمللي آمده است.