اين پژوهش به منظور بررسي نقش و جايگاه دارالعلمها ـ موسسات فرهنگي شيعه ـ در جريان نوزايي فرهنگي در جهان اسلام در سدههاي چهارم و پنجم هجري نگاشته شده است. بر اين اساس نگارنده ابتدا تصويري از ساختار و نحوهي عملكرد دارالعلمها به منزلهي سازمانهايي فرهنگي به دست ميدهد. در ادامه نيز از تاريخچه و سازوكار شماري از اين مراكز بر اساس تاريخ تاسيس، اهميت و پراكندگي جغرافيايياشان، سخن ميراند. گفتني است دارالعلمها به مثابهي موسساتي فرهنگي در واقع نهادهاي واسطي ميان خزانه الحكمهها و مدارس محسوب ميشدهاند كه مهمترين ويژگي آنها عبارت است از: وقفي بودن، استقرار در مكاني خاص و در ساختماني مستقل، عمومي بودن كتابخانهي آنها، برگزاري جلسات بحث و درس و مناظره در محل آنها، برخورداري از فضايي براي اسكان استادان و دانشجويان، و اشتغال به كار استنساخ و پژوهش در آنها. اين مراكز كه در كتاب از آنها ياد شده عبارت است از: دارالعلم ابن سوار، شريف رضي، شاپور، فاطميان، غرس النعمه، و بنيعمار. در ادامه بايد گفت فعاليت اين مراكز صرفا متوجه علوم و آموزههاي فرقهاي نبوده، بلكه امكان رشد ساير علوم، به ويژه علوم فلسفي نيز در آنها وجود داشته است. همين كاركردهاي فرهنگي، علمي، سياسي و مذهبي در اين مراكز، سرانجام دشمني سلجوقيان سني در عراق، اتابكان در سوريه و ايوبيان در مصر را برانگيخت و به نابودي دارالعلمها منجر گشت.